مشرق- بدون تعارف بگويم، ورزش ما كم دارد مرداني را كه به اصولي پايبند باشند و حاضر شوند بر سر آن ايستادگي كنند. برخي اهالي ورزش يا اصلا گرايشات اصولي ندارند يا اگر هم به اصولي معتقدند، حاضر نيستند برسر آن بايستند و براي آن خطر كنند. به همين دليل هم هر روز شاهد هستيم كه از گوشهاي بانگ تباني و فساد و ... برميخيزد و پس از اندكي فروكش ميكند. يك نفر تصميم ميگيرد مردانه بايستد و حرفي بزند، غوغايي به پا ميشود تا با گناه و بيگناه براي تبرئه خود وارد ميدان شده و خواهان برخورد جدي شود. اما پس از چندي اين هياهو فروكش ميكند و هر كسي كار خود را پي ميگيرد.
اين چندمين بار است كه مسأله تباني و فساد در فوتبال مطرح ميشود؟ چرا در نوبتهاي قبلي نتيجهاي گرفته نشد؟ آيا اين بار گمان ميكنيد نتيجهاي گرفته ميشود؟ اگر بخواهيم به آنچه كه گذشته نگاه كنيم، بايد بگوييم خير. اما اگر بخواهيم دلمان را خوش كنيم، بايد بگوييم اميدواريم كه اين بار چون دفعات قبل نشود. چرا آن روزها كه عدهاي سخن از فوتبال كثيف گفتند، هيچ فرد يا نهادي پيدا نشد تا سؤال كند مدارك آقايان براي اين حرف ها چيست؟ اگر راست ميگويند جلوي خلافكاران را بگيرند و اگر سخن درستي نيست، با كساني كه آبروي فوتبال را خرج دعواهاي شخصي ميكنند، برخورد كنند.
حالا سرچشمه رها شدهاي كه ميشد با بيل جلوي آن را گرفت، به چنان وضعي دچار شده كه پاي مجلس و نيروي انتظامي و ... را وسط كشيده است. راستي فوتبال ما در برخورد با فساد اينقدر ناتوان است كه بايد ديگران وارد ميدان شده و آن را پاكسازي كنند يا آنكه بنا به برخي دلايل كه از ما پنهان است، مديران آن نميخواهند با اين پليديها وارد مبارزه شوند؟ با عدم برخورد قاطع و عدم ايستادگي بر سر اصول، كاري ميكنيم تا چنان سروصدايي بپا شود كه بيرونيان به خود اجازه ورود به اين حوزه را بدهند و آنگاه فغان برميداريم كه چرا غيرورزشيها وارد ورزش ميشوند. داستان مشخص است ورزشيها يا خود هنر اجازه ندادن به اغيار را نميدانند يا آنكه بنا به مصالح ترجيح ميدهند سكوت كنند و در نهايت بشوند بلندگوي تبليغاتي كساني كه از خارج وارد اين عرصه ميشوند.
بعد از داستان پر سروصداي تباني و... در فوتبال با يكي از مسئولان فوتبال هم كلام شدم و گلهمند كه چرا كاري نميكنيد و اين كمكاري باعث شده تا كار به دست ديگران افتد. لپ كلام ايشان دو سخن بود يك: همراه ندارم. دو: حفظ آبروي افراد را ميكنم. راجع به هر دو سخن حرف داشتم. آخر چرا بايد كار فوتبال ما به جايي بكشد كه مسئول مبارزه با فساد آن بگويد همراه ندارم! يعني در فدراسيوني به آن عريض و طويلي چند نفر پيدا نميشوند كه بخواهند بخاطر سالمسازي اهل خطر شوند و به قيمت از دست دادن منصب، پاي اين موضوع بايستند؟ يعني مصلحتطلبي چنان سرتاپاي فوتبال ما را گرفته كه آقايان ماندن به هر قيمتي را ترجيح ميدهند؟ يعني براي حضرات هيچ مهم نيست كه عدهاي حوزه كاري آنها را كثيف بخوانند؟ آقايان مجلسي و نيروي انتظامي و... قبل از آنكه اين و آن را صدا كنيد و بپرسيد كه چه شده، جلسهاي تشكيل دهيد و از مسئولان فدراسيون توضيح بخواهيد كه چرا مقابل مسائل اظهر من الشمس با مسامحه برخورد كردند؟ مديران باشگاه و مربيان را بخوانيد و بپرسيد كه چرا هرگاه به مشكل ميخورند يا بيكار ميشوند سخن از ناپاكيها ميگويند؟ آيا آقايان خبر نداشتهاند كه در اين فوتبال چه ميگذرد؟ چرا هرگاه كه اوضاع به نفع حضرات بوده، سكوت اختيار كردهاند؟
آقايان مجلسي و نيروي انتظامي و ... ميدانيد كه يكي از دلايل فساد پول بيحساب و كتابي است كه به اين فوتبال سرازير شده است. پول در اين حجم را چه كسي بجز بخش دولتي ميتواند تزريق كند؟ بخواهيد مديران رده بالاي دولتي را و بپرسيد چرا از زير مجموعههاي خود حساب و كتاب درست و حسابي نخواستند؟ اين را بهانه كنيد تا ببينند منفذ فرار كجاست كه ميتوان اينگونه بدون نظارت هزينه كرد. آيا اين پولهاي بيحساب و كتاب فقط به اين بخش سرازير شده يا جاهاي ديگري هم رفته؟ راستي ميدانيد مردم ميپرسند چرا اكثر پول دارهاي ما جوان هستند و گذشته ثروتمندي ندارند؟ بگذريم كه ادامه اين سخن كار را به جاهاي باريك ميكشاند.
اما مطلب دومي كه بر آن تأكيد داشتند اين نكته بود كه برخي مسائل را بخاطر آبروي افراد نميگوئيم. اين هم از آن حرف هاست كه جرأت نميكنم بگويم مصداق كلام امير مومنان است كه ميفرمودند كلمه حقي ميگويند و اراده باطلي ميكنند. من هم قبول دارم كه آبروي مؤمن ارزش بالايي دارد و حتي از جان هم با ارزشتر است؛ اما كدام مؤمن؟ مؤمني كه اشتباه كرده و حق الهي را بجا نياورده، مومني كه حقالناس را به اشتباه ضايع كرده و حالا پشيمان است. مومني كه خطاي او با آبروي اسلام و نظام و كشور و يك مجموعه بازي نكرده باشد. نه كسي كه هر چه خواسته در عيان كرده و حالا هم سينه ستبر ميكند كه باز چنين ميكنم. آقايان مردانه بگوئيد كه اين آبروي چه كس يا كساني است كه از آبروي فوتبال، ورزش و مملكت بالاتر است؟
آقايان واقعا از بردن آبروي افراد ميترسيد يااز باز شدن دهان آنها و بر زبان آوردن برخي نكات! من هم معتقدم ورزشكاران ما جوان هستند و ممكن الخطا و نبايد بر آنها سخت گرفت؛ اما آيا همه خلاف كاران از اين قشر هستند؟ آيا مديران، مربيان، داوران و ... نيز چنين هستند؟ بطور قطع نه.
تجربه كاري و نحوه نوشتن صاحب اين قلم طي بيش از بيست سال حداقل اين را به جامعه ورزش ثابت كرده كه به دنبال حفظ حرمت و آبروي افراد بودهام و با هر سخني كه بخواهد حريم اعتبار انسان ها را از بين ببرد مخالفت كردهام. هنوز هم وقتي قلم به دست ميگيرم خودم را بجاي فردي ميگذارم كه قرار است از او انتقاد كنم و با خود ميانديشم كه دوست دارم ديگران راجع به من چگونه سخن بگويند. پس همانگونه مينويسم هنوز هم معتقدم كه مصلحت نيست برخي رازها از پرده بيرون افتد كه در آن صورت نه تو ماني و نه من؛ اما ميگويم خطاكاران را صدا كنيد اگر كار جزئي است، حل وفصل كنيد و اگر كار بزرگ است به آنها بگوئيد خودشان كنار بروند و پرونده را به مراجع ذي صلاح ارسال كنيد. آنها را كه اميد اصلاح داريد امكان دوبارهاي بدهيد و در نهايت وقتي ديديد چارهاي نيست و اين زخم فقط با داغ گذاشتن و قطع كردن عضو فاسد درست ميشود، ديگر درنگ نكنيد. اميد اصلاح را بهانهاي براي سرپوش گذاشتن نكنيد كه شاهد هستيد اين كوتاه آمدنها و دل به اميدهاي بيهوده سپردن كار را به كجا كشانده است.
آقايان براي مبارزه با آلودگي و براي پيدا كردن گمشدهها بايد حتما در روشنايي جستجوگري كنيم. در تاريكي به هيچ جا نميرسيم و فقط به دور خود ميگرديم. بيهوده در تاريكي مشت نزنيد كه نميدانيد به كجا ميخورد و چه بسا از سر غفلت مشت شما نه به خطاكار واقعي كه حتي به خوديها بخورد. نورافكنها را روشن كنيد و نگذاريد شب پرستان فرصت سوءاستفاده از سياهي شب را پيدا كنند. تاكنون چنين كردهايد و با سرپوش گذاشتن بر خلافها پنهانكاري را پيشه كردهايد، حالا كه نتايج آن را ميبينيد ديگر چنين نكنيد و يك چندي راه ديگر را بيازماييد. قطعا ضرر نخواهيد كرد كه آبروي فوتبال و ورزش ما بالاتر از هر فوتبالي و ورزشكار خطاكاري است.
غلامحسین شعبانی (مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه دنیای ورزش)
آقايان براي مبارزه با آلودگي و براي پيدا كردن گمشدهها بايد حتما در روشنايي جستجوگري كنيم و در تاريكي به هيچ جا نميرسيم و فقط به دور خود ميگرديم.